باحال ترین عکس ها و جالب ترین مطالب سلام دوستان ما همه جوره در خدمتیم از عکس های خنده دار و باحال تا اس ام اس و جک و فیلم و داستان و .... فقط توی موضوعات مطالب انتخاب بکنید«باحال ترین ترول ها و عکس ها و عکس های منتخب،عکس های بازیگران،عکس های خنده دار،عکس های روز دنیا،عکس های ماشین و موتور،عکس های فانتزی»
| ||
|
تنهائیم اگر ... تعبیر بیداریست پس ای رؤیا ها ! مرا در میان گیرید
[ چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:عاشقانه, ] [ 16:59 ] [ {Cloner} ]
[ چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:فقــط در ایــــران می تــــوان دیـــــد, ] [ 16:57 ] [ {Cloner} ]
[ چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:عکسهایه با مزه, ] [ 16:43 ] [ {Cloner} ]
Interview with god
گفتگو با خدا
I dreamed I had an Interview with god
خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم
So you would like to Interview me? “God asked”
خدا گفت : پس میخواهی با من گفتگو کنی ؟
If you have the time “I said”
گفتم : اگر وقت داشته باشید
God smiled
خدا لبخند زد
My time is eternity
وقت من ابدی است
What questions do you have in mind for me?
چه سوالاتی در ذهن داری که میخواهی بپرسی ؟
What surprises you most about humankind?
چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند ؟
Go answered …
خدا پاسخ داد …
That they get bored with childhood
این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند
They rush to grow up and then long to be children again
عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند
That they lose their health to make money
این که سلامتی شان را صرف به دست آوردن پول می کنند
And then lose their money to restore their health
و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی میکنند
By thinking anxiously about the future That
این که با نگرانی نسبت به آینده فکر میکنند
They forget the present
زمان حال فراموش شان می شود
Such that they live in neither the present nor the future
آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی میکنند و نه در حال
That they live as if they will never die
این که چنان زندگی میکنند که گویی هرگز نخواهند مرد
And die as if they had never lived
و آنچنان میمیرند که گویی هرگز زنده نبوده اند
God’s hand took mine and we were silent for a while
خداوند دست های مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم
And then I asked …
بعد پرسیدم …
As the creator of people what are some of life’s lessons you want them to learn?
به عنوان خالق انسان ها ، میخواهید آنها چه درس هایی اززندگی را یاد بگیرند ؟
God replied with a smile
خدا دوباره با لبخند پاسخ داد
To learn they cannot make anyone love them
یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد
What they can do is let themselves be loved
اما می توان محبوب دیگران شد
learn that it is not good to compare themselves to others
یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند
To learn that a rich person is not one who has the most
یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد
But is one who needs the least
بلکه کسی است که نیاز کم تری دارد
To learn that it takes only a few seconds to open profound wounds in persons we love
یاد بگیرن که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوست شان داریم ایجاد کنیم
And it takes many years to heal them
و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد
To learn to forgive by practicing forgiveness
با بخشیدن ، بخشش یاد بگیرن
To learn that there are persons who love them dearly
یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند
But simply do not know how to express or show their feelings
اما بلد نیستند احساس شان را ابراز کنند یا نشان دهند
To learn that two people can look at the same thing and see it differently
یاد بگیرن که میشود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند
To learn that it is not always enough that they are forgiven by others
یاد بگیرن که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند
They must forgive themselves
بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند
And to learn that I am here
و یاد بگیرن که من اینجا هستم
Always
همیشه
[ چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:گفتگو باخدا, ] [ 16:38 ] [ {Cloner} ]
[ چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:عکس های آتلیه نیوشا ضیعمی وهمسرش , ] [ 16:25 ] [ {Cloner} ]
یاد داری که شبُ روز به من میـــــــــدادی (!)/درسِ انسانیتُ معرفتُ مِهرُ وفا
همه کردند تورا ، از چه سبب من نکنم ؟ (!)/گاهُ بیگاه ، شبُ روز ، به هر وقت ، دعا عاقبت تا به سره دسته فـــرو خواهم کرد (!)/ نوک خنجر به دلِ خویش از آن نازه نگاه هیچ دانی که اگر خم نشوی ، تو نرود ؟ (!)/قامتِ راستُ رعنای تو از این درگاه مَنه بیچاره به جز تو ، نــــدادم به کسی (!)/دلِ دیوانه ی خود ، ای بتِ زیبایِ چو ماه هر زمان کآمدُ جاری شُـــــدُ ریــــــــــخت (!)/اشک از چشم تََرَم ، شانه ی تو بود پناه بارها لطف نمودیُ نــهادی ، دوباره بگذار (!) / پای خود بر سره این چشم حقیرم ، گهگاه کاش من جای تو بودم ، در آن دم که شدی (!)/در دلِ این همه مخلوق خدا ، سَرورُ شاه اندکــــــی چشم بگردانُ ببین زیــــــره تو اَم (!)/زیر آن سایه ی تو ، سایه ی گیسوی سیاه خوب در خاطر من هست که تو میــخوردی (!)/خون دل ، چون که نبودی ، ز حالم آگاه ای دریغا ، تو ندانی که چه تنگ است هنوز (!)/دلم از دوریِ تو ، لیک چه دور است این راه شَرم را دور بیاندازُ نشانــــــــم دِه ، دوست (!)/معنیِ عاشقیُ دوستیُ لطفُ صفا در بیـــــاوَر که بــــــدانم ، تو جــــداً مَـردی (!)/اشکِ هر ظالمُ فاسد ، و مرا شاد نما
[ چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:شعر طنز, ] [ 15:50 ] [ {Cloner} ]
[ چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:تابلوهاي باغ وحش در استان هاي مختلف, ] [ 15:49 ] [ {Cloner} ]
نمونه سؤالات هنر [ چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:نمونه سؤالات کنکور جدید سال ۱۳۹۱ – طنز, ] [ 15:47 ] [ {Cloner} ]
سلام
امتحان ریاضی لغو شد.(میدونم میدونید!)به افتخار ریاضی(چون درس خیلی قشنگیه)یه شعر از شیخ بهایی میذارم.
ای مانده ز مقصد اصلی دور! آکنده دماغ، ز باد غرور!
از علم رسوم چه میجویی؟ اندر طلبش، تا کی پویی؟
تا چند زنی ز ریاضی لاف؟ تا کی بافی هزار گزاف؟
ز دوائر عشر و دقایق وی هرگز نبری، به حقایق پی
وز جبر و مقابله و خطاین جبر نقصت نشود فیالبین
در روز پسین، که رسد موعود نرسد ز عراق و رهاوی سود
زایل نکند ز تو مغبونی نه «شکل عروس» و نه «مأمونی»
در قبر به وقت سؤال و جواب نفعی ندهد به تو اسطرلاب
زان ره نبری به در مقصود فلسش قلب است و فرس نابود
علمی بطلب که تو را فانی سازد ز علایق جسمانی
علمی بطلب که به دل نور است سینه ز تجلی آن، طور است
علمی که از آن چو شوی محظوظ گردد دل تو لوح المحفوظ
علمی بطلب که کتابی نیست یعنی ذوقی است، خطابی نیست
علمی که نسازدت از دونی محتاج به آلت قانونی
علمی بطلب که جدالی نیست حالی است تمام و مقالی نیست
علمی که مجادله را سبب است نورش ز چراغ ابولهب است
علمی بطلب که گزافی نیست اجماعیست و خلافی نیست
علمی که دهد به تو جان نو علم عشق است، ز من بشنو
به علوم غریبه تفاخر چند زین گفت و شنود، زبان در بند
سهل است نحاس که زر کردی زر کن مس خویش تو اگر مردی
از جفر و طلسم، به روز پسین نفعی نرسد به تو ای مسکین
بگذر ز همه، به خودت پرداز کز پرده برون نرود آواز
آن علم تو را کند آماده از قید جهان کند آزاده
عشق است کلید خزاین جود ساری در همه ذرات وجود
غافل، تو نشسته به محنت و رنج واندر بغل تو کلید گنج
جز حلقهٔ عشق مکن در گوش از عشق بگو، در عشق بکوش
علم رسمی همه خسران است در عشق آویز، که علم آن است
آن علم ز تفرقه برهاند آن علم تو را ز تو بستاند
آن علم تو را ببرد به رهی کز شرک خفی و جلی برهی
آن علم ز چون و چرا خالیست سرچشمهٔ آن، علی عالیست
ساقی، قدحی ز شراب الست که نه خستش پا، نه فشردش دست
در ده به بهائی دلخسته آن، دل به قیود جهان بسته
تا کندهٔ جاه ز پا شکند وین تخته کلاه ز سر فکند
[ چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:به افتخار ریاضی, ] [ 15:43 ] [ {Cloner} ]
ادامه مطلب [ شنبه 7 تير 1391برچسب:دانلود مجموعه کتاب های آموزشی طراحی وب, ] [ 1:59 ] [ {Cloner} ]
[ سه شنبه 7 تير 1391برچسب:چرا یک یکه و دو دوِىه, ] [ 1:26 ] [ {Cloner} ]
[ دو شنبه 6 تير 1391برچسب:نقـاشی هنرمنـدانه روی ماشینـهای کثیـف !, ] [ 23:32 ] [ {Cloner} ]
|
|
[ طراح قالب : ] [ Weblog Themes By : http://www.bo2bahaltarinha.loxblog.com ] |